شعر بسیار زیبا درباره حضرت فاطمه سلام الله علیها
تا در، حضور فاطمه حس کرد زد به سر...
دلشوره داشت، بانی یک ماجرا شود...
یادش نرفته بود که هر صبح با ادب...
جبرئیل می رسید کمی خاک پا شود...
با التماس، گفت به مادر بمان میا...
تا مانع جسارت یک بی حیا شود...
شرمنده از روي علي، بين در و ديوار بود
آن سومين دُرّ امير، نشگفته نالان ميشود
دربي كه باب رحمت است از منت پروردگار
بنگر كه در اين روزگار قتلگه جان ميشود
امام صادق علیه السلام با چشم گریان فرمودند:
(محنت و مصیبات بر ما، هنگامه) روز سقیفه و آتش زدن بر درب خانه امیرالمؤمنین و حسنین و فاطمه و زینب و ام کلثوم و فضه و کشتن محسن بن علی (صلوات الله علیهم) با لگد، عظیم تر و وحشتناکتر و تلخ تر از مصیبات کربلاست...
(ج3 نوائب الدهور)
شهادت حضرت محسن بن علی علیه السلام تسلیت
(محنت و مصیبات بر ما، هنگامه) روز سقیفه و آتش زدن بر درب خانه امیرالمؤمنین و حسنین و فاطمه و زینب و ام کلثوم و فضه و کشتن محسن بن علی (صلوات الله علیهم) با لگد، عظیم تر و وحشتناکتر و تلخ تر از مصیبات کربلاست...
(ج3 نوائب الدهور)
شهادت حضرت محسن بن علی علیه السلام تسلیت
تا در، حضور فاطمه حس کرد زد به سر...
دلشوره داشت، بانی یک ماجرا شود...
یادش نرفته بود که هر صبح با ادب...
جبرئیل می رسید کمی خاک پا شود...
با التماس، گفت به مادر بمان میا...
تا مانع جسارت یک بی حیا شود...
شرمنده از روي علي، بين در و ديوار بود
آن سومين دُرّ امير، نشگفته نالان ميشود
دربي كه باب رحمت است از منت پروردگار
بنگر كه در اين روزگار قتلگه جان ميشود